
آنجا
درختي دارم برگريز
كز شبان
ستارهها را ميگريد و
از روزان
خورشيد را
هميشه در پاييز
درختي دارم.
***
چكه
چكه
ابري از برگ
ميبارد
تا كي درخت
دل سَبُك كُنَد
و به خواب رَوَد
در امتدادي از زمستان
***
مرا
باد
در اين كوچه
با برگهايم ميچرخانَد
كوليوار
دور زمين ميگردانَد
با حنجرهاي كه
شبانهترين شبها را ميخواند
شاعر: عزيز ترسه